تا پیش از اختراع خودرو محور جابجایی های شهری با پای پیاده بود. مبنای طراحی شهر های قدیم نیز بر اساس جابجایی انسان پیاده صورت بندی می شد.
خبرآنلاین - وبلاگ > هاشمی، سید محسن - اختراع خودرو و گسترش جمعيت موجب رونق شهر ها و كثرت عبور و مرور شد. با افزايش فاصله محل كار و زندگي مردم ناگزير به استفاده از خودرو شدند. نخست اين مهمانان تازه (خودرو ها) بخشي از معابر انساني را براي خود قرق كردند تا جايي كه امروزه در جا هايي اين پياده راه ها هستند كه مهمان خيابان هايند!
راه رفتن يكي از توانايي هاي هر جانوري است كه آدمي هم از اين نعمت بهره مند است. پياده روي قديمي ترين شكل جابجايي آدميان است.امروزه نيز علي رغم زندگي ماشيني و سيطره خودرو بر معابر شهري بخشي از سفر هاي درون شهري با پياده روي انجام مي شود. با تسخير شهر ها توسط خودرو و هژموني بلا منازع اين ماشين برساخته بشر، پياده رو و بالطبع پيادگان مورد بي مهري و كم توجهي قرار گرفتند. اين پيشروي ماشين به حقوق أنسان ها تا جايي ادامه پيدا كرد كه حتي برخي واژگان چون ميدان كه اصلا براي محل اجتماع و ملاقات آدميان بود به محل گردش و دور زدن خودرو ها اطلاق شد.
يكي از ابعاد مهم جابجايي پياده، موضوع تعاملات اجتماعي و فرهنگي شهروندان است. اين تعاملات بر سرزندگي، احساس مسئوليت و تعريف محيط همسايگي تاثير بسزايي دارد. اين همسايگي و حس به ياد ماندن مكاني است كه هويت مردم يك شهر را مي سازد. اين پياده راه هاي شلوغ و پر جنب و جوش است كه با فراهم كردن روابط متقابل اجتماعي گستره اي از باور ها و رفتار هاي شهرنشيني را معنا مي بخشد.
تاكيد زياده از وزن خودرو در مديريت شهري نتيجه اي جز اجتماع آدمياني غريب كه به هر مناسبت شهر را ترك كرده به ديار پيشين خود باز مي گردند نيست. شهر نشين تهراني بايد با ملاقات و ارتباط اجتماعي و افزايش آگاهي اش نسبت به حقوق شهروندي به شهروند تهراني بدل شود.
در شهر هاي بزرگ معابر را به سه دسته محلي، گذري و مكث و تفرج طبقه بندي كرده اند اما اينك با توجه بيش از حد مديريت شهري به خودرو، اغلب معابر تهران معابر خودرو روي گذري شده اند. دسته نخست اين معابر براي دسترسي محلي عمدتا با ظرفيت پياده روي پيش بيني شده و دسته سوم (مكث و تفرج) براي اجتماع عمومي شهروند و ايجاد ارتباطات و تامين نيازهاي روحي و رواني در حيات انساني تعريف شده اند. در تهران كنوني اما اعلب خيابان ها براي گذر خودرو به پياده راه تجاوز كرده اند و اين اشتهاي سيري ناپذير خودرو در بلعيدن پياده راه را پاياني نيست!
بسياري از صاحب نظران جامعه شناسي و مديريت شهري بر اين باورند كه زندگي شهري بيش از خودرو و تسهيل آمد و شد به حضور چهره به چهره مردم در معابر و ميدان هاي عمومي بستگي دارد ور نه شهر ها هم با كارخانه هاي صنعتي كه انبوهي از ماشين آلات در حال فعاليت اند تفاوتي نخواهد داشت.
تجربه مديريت شهري كره جنوبي در تغيير مسير رودخانه اي در وسط شهر سئول و تبديل آن به بزرگراه چند طبقه براي سهولت تردد خودرو ها به عنوان سمبل پيشرفت و توانايي فني براي تهراني ها بايد شنيدني باشد. در سال ١٩٥٥ مقرر شد براي تسهيل آمد و شد اتومبيل ها مسير رودخانه چونگي چون در سئول به يك بزرگراه چند طبقه تبديل شود. اين عمليات تا سال ١٩٧٧ به طول انجاميد. ديري نگذشت كه اين سمبل پيشرفت وتوسعه به مزاحم ترين و آلوده ترين منطقه شهر تبديل شد. در سال ٢٠٠١ لي مينگ بك نامزد انتخابات شهر سئول به منصب مديريت شهر رسيد. او با وعده بازگرداندن مسير رودخانه و تخريب اين بزرگراه موفق به پس زدن رقبايش شده بود و ظرف چهار سال آن بزرگراه را تخريب و بر بهبود مسايل زيست محيطي شهر سئول همت گمارد. البته او بعدتر ريس جمهور كره جنوبي هم شد.
از اين تجربه بايد آموخت كه شهر ها با آدميان شكل مي گيرند و براي اين آدميان بايد برنامه ريزي شهري كرد و نه براي خودرو ها. سوگمندانه تجربه اين سال ها اثبات كرده كه مديريت شهري تهران به خودرو و تسهيل رفت و آمد خودرو بيش از نياز هاي رواني و انساني شهروندان تهراني توجه دارد. اين ادعا را مي توان با نگاهي به كيفيت پياده راه ها، ميدان ها و بودجه عمراني مديريت شهري به نسبت ساخت بزرگراه و پایده راه و میدان به راحتي دريافت. وقت آن است تا با تجديد نظر در سياست هاي مديريت شهري و باز نگري در شيوه حل مسايل شهري، تهران را از نگاه انساني برنامه ريزي كرد و نه آهن و سيمان!
چهارشنبه 17 دی 1393
نظرات شما عزیزان:
سلام من سید علیرضا رضوی هستم . وبلاگ قشنگی دارید .